Tis Tis

ثبت 9 هزار طلاق در 75 روز

تاريخ و ساعت : ۲۱ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۹:۰۵   

 

 

مهر: رئيس سازمان ثبت احوال كشور گفت: از ابتداي سال 90 تا كنون 293 هزار و 486 واقعه ولادت در كشور رخ داده است. محمد ناظمي اردكاني افزود:

 

براساس آمارهاي موجود از ابتداي سال جاري تا كنون 96 هزار و 395 مورد واقعه ازدواج و 9 هزار و 108 مورد واقعه طلاق ثبت شده است.

 

وي با اشاره به اينكه جايگاه سازمان ثبت احوال يك جايگاه حاكميتي و زيرساختي است، گفت: سازمان ثبت احوال سه ماموريت مهم از جمله ثبت وقايع حياتي چهارگانه و مهاجرت، صور اسناد هويتي براي همه ايرانيان در داخل و خارج كشور و توليد و نشر آمار جمعيتي را اجرايي مي‌كند. رئيس سازمان ثبت احوال كشور گفت: اسناد هويتي، ايراني بودن فرد را مسجل مي‌كند و اين اسناد در قالب شناسنامه و كارت شناسايي ملي به افراد ارائه مي‌شود. وي، مهلت قانوني براي ثبت ولادت، ازدواج و طلاق را 15 روز دانست و افزود: مهلت قانوني براي ثبت فوت 10 روز است و در صورت عدم اعلام به موقع اين موارد از ابزارهاي سختگيرانه استفاده مي‌شود. اردكاني در مورد طرح تامين آتيه امام رضا(ع) تاكيد كرد: اين طرح از مكانيسم‌هايي است كه به ثبت به موقع ولادت در كشور كمك مي‌كند.

 

نویسنده: محمد تیس تیس ׀ تاریخ: جمعه 27 خرداد 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

( علامت عشق) قاتل دختد لو داد

تاريخ و ساعت : ۲۴ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۴:۱۴

 

 

تهران امروز: نوشتن حرف انگليسي روي بدن يك مقتول كارآگاهان را به دستگيري قاتل هدايت كرد.

 

مدتي پيش جنازه زني جوان پيدا شد كه به طرز فجيعي كشته شده بود. انگشتان دست اين زن قطع شده و روي بدن اين زن كلمه m انگليسي با داغ زدن حك شده و جنازه وي كنار جاده به حال خود رها شده بود.

 

با حضور بازپرس ويژه قتل و دستور انتقال جسد به پزشكي قانوني تحقيقات روي اين جنايت آغاز شد.

 

در حالي كه هيچ مدرك هويتي نيز همراه جسد نبود كارآگاهان با مراجعه به ليست مفقودين دختر از يكي از اين خانواده‌ها كه مشخصات فرد مفقود شده آنها شباهت زيادي به مقتول داشت دعوت كردند براي شناسايي جسد به پزشكي قانوني بيايند.

 

آنها پس از مشاهده جنازه، هويت دختر 23 ساله خود به‌نام سوزان را مورد شناسايي قرار دادند.

 

پليس كه به نقاشي شدن حرف m كه مشخص بود پس از به قتل رساندن اين زن روي بدن وي حك شده بود مشكوك شده و در اولين گام براي شناسايي قاتل يا قاتلان، شوهر 27 ساله مقتول به نام محمد را به عنوان مظنون اصلي بازداشت كرده و از وي در اين باره توضيح خواست.

 

اما محمد با رد اتهام وارده به خود گفت: من وسوزان تازه چهار ماه بود با هم ازدواج كرده بوديم و هيچ مشكلي با يكديگر نداشتيم. دليلي ندارد من بخواهم دست به اين جنايت وحشتناك بزنم.

 

ماموران پليس براي مطمئن‌شدن از درستي ادعاهاي اين مرد به سراغ همسايه‌ها و فاميل اين زوج جوان رفته و پس از گفت‌وگو با آنها دريافتند محمد و سوزان تفاهم داشته و مشكل خاصي با هم نداشتند.

 

اين بار كارآگاهان كه تنها سرنخ آنها حرف حك شده روي بدن قرباني بود، دامنه تحقيقات خود را وسيع كرده و به تحقيق درباره افرادي پرداختند كه حرف اول اسم آنها با «م »شروع مي‌شد. آنها با پرس و جو از خانواده مقتوله مطلع شدند سوزان مدتي قبل از ازدواج خود خواستگار پر و پا قرصي به نام مجتبي داشته است. مجتبي كه به مدت هفت سال عاشق اين دختر بود، پس از بارها جواب رد شنيدن از سوي مقتوله و خانواده‌اش در كمال ناباوري شاهد ازدواج سوزان با پسري ديگر بود. كارآگاهان كه خود حدس مي‌زدند بايد فرجام نهايي پرونده خود را پيش اين پسر جست و جو كنند بلافاصله به محل سكونت وي رفته و مجتبي را دستگير كردند.

 

مظنون اصلي پرونده ابتدا سعي مي‌كرد خود را بي‌گناه و بي‌خبر از همه جا نشان بدهد ولي سرانجام پس از چند جلسه بازجويي لب به اعتراف باز كرد.

 

مجتبي به كارآگاهان گفت من از 8 سال قبل عاشق سوزان بودم. فكر مي‌كردم كه حتما بايد با او ازدواج كنم و به هيچ كس غير از وي فكر نمي‌كردم اما خانواده وي هيچ توجهي به علاقه من به وي نداشتند و هر بار پاسخشان به خواستگاري من نه بود.تا اينكه چند ماه پيش شنيدم فردي به نام محمد به خواستگاري سوزان آمده و خانواده وي نيز با اين وصلت موافقت كرده‌اند.

 

اين مسئله اصلا برايم قابل هضم نبود و نمي‌توانستم باور كنم سوزان را براي هميشه از دست داده‌ام. مدتي دچار افسردگي شده و به هر دري مي‌زدم تا موضوع را فراموش كنم ولي فايده‌اي نداشت و ازدواج سوزان با يك مرد ديگر آرام و قرار مرا گرفته بود.مدتي نقشه شيطاني كشيدم و تصميم به قتل اين زن گرفتم.براي اين كار مردي را اجير كرده و پول خوبي به وي دادم. اين مرد روز حادثه سوزان را ربوده و پس از كشتن وي انگشتان دستش را با قيچي باغباني از دستش جدا كرد. سپس خودم حرف m را به نشانه حرف اول اسمم روي دست وي داغ كردم.

 

وي كه در جلسه بازجويي به شدت مي‌گريست، اين جنايت را ناشي از علاقه ديوانه‌وار خود به مقتوله مي‌دانست.

 

در حال حاضر تحقيقات تكميلي روي اين پرونده و تحقيق براي اينكه متهم همدستي داشته يا نه، ادامه دارد.

 

نویسنده: محمد تیس تیس ׀ تاریخ: جمعه 27 خرداد 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

روش هاي درست بوسه لب به لب(زوج هاي جوان)

روش صحیح معاشقه از طریق لب ها



یکی از نعمتهای موجود در روابط میان زن و مرد نعمت لمس کردن است.بحث در این زمینه مفصل و طولانی است. اما من در این جا فعلا به «بوسه» می پردازم.

...
 


ادامه مطلب
نویسنده: محمد تیس تیس ׀ تاریخ: سه شنبه 24 خرداد 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درد تو سینمه...

این چند روز قلبم کمی درد داشته





دیشب دردش بیشتر شد



نمیدونم از چیه



شایدم بدونم

...
 


ادامه مطلب
نویسنده: محمد تیس تیس ׀ تاریخ: سه شنبه 24 خرداد 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ایمان!!!

من اگر روح پريشان دارم من اگر غصه هزاران دارم

گله از بازي دوران دارم دل گريان،لب خندان دارم





به تو و عشق تو ايمان دارم



در غمستان نفسگير، اگر نفسم ميگيرد آرزو در دل من متولد نشده، مي ميرد

يا اگر دست زمان درازاي هر نفس جان مرا ميگيرد دل گريان، لب خندان دارم





به تو و عشق تو ايمان دارم





من اگر پشت خودم پنهانم من اگر خسته ترين انسانم

به وفاي همه بي ايمانم دل گريان، لب خندان دارم





به تو و عشق تو ايمان دارم

 

نویسنده: محمد تیس تیس ׀ تاریخ: سه شنبه 24 خرداد 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نمی گویم...

 نمي گويم که خاموشم مکن 

من نمي گويم که خاموشم مکن

من نمي گويم فراموشم مکن

من نمي گويم که با من يار باش

من نمي گويم مرا غم خوار باش

من نمي گويم،دگر گفتن بس است

گفتن اما هيچ نشنفتن بس است

روزگارت باد شيرين! شاد باش

دست کم يک شب تو هم فرهاد باش

بعد ازاين با بي کسي خو مي کنم

هر چه در دل داشتم رو مي کنم

نيستم از مردم خنجر بدست

بت پرستم بت پرستم بت پرست

بت پرستم،بت پرستي کار ماست

چشم مستي تحفه ي بازار ماست

درد مي بارد چو لب تر مي کنم

طالعم شوم است باور مي کنم

من که با دريا تلاطم کرده ام

راه دريا را چرا گم کرده ام؟؟؟
 

نویسنده: محمد تیس تیس ׀ تاریخ: سه شنبه 24 خرداد 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

ددرب سلولم...

قفل غم بر درب سلولم مزن!

من خودم خوشباورم گولم مزن!

حالمان بد نيست غم کم مي خوريم؛

کم که نه! هر روز کم کم مي خوريم

آب مي خواهم، سرابم مي دهند

عشق مي ورزم عذابم مي دهند

خود نميدانم کجا رفتم به خواب

از چه بيدارم نکردي آفتاب؟؟

خنجري بر قلب بيمارم زدند

بي گناهي بودم و دارم زدن

ددشنه اي نامرد بر پشتم نشست

از غم نامردمي پشتم شکست

 

نویسنده: محمد تیس تیس ׀ تاریخ: سه شنبه 24 خرداد 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

به وبلاگ تیس تیس خوش آمدید


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , tistis.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM